سفارش تبلیغ
صبا ویژن
هرکه بسیار یاد خداوند ـ عزّوجلّ ـ کند، خداوند، دوستش خواهد داشت، و هرکه بسیار یاد خدا کند، برایش دو برائت نامه نوشته خواهد شد : برائتی از دوزخ و برائتی از نفاق . [رسول خدا صلی الله علیه و آله]
لوگوی وبلاگ
 

آمار و اطلاعات

بازدید امروز :7
بازدید دیروز :7
کل بازدید :45428
تعداد کل یاداشته ها : 27
103/2/7
8:24 ع

 

جا نماز ترمه آبی رنگم

این روزها چهره ی احساسم را دوست ندارم

رنگ بی رنگی خورده ست به در و دیوار احساسم

از همیشه بی رنگ ترم

آنقدر کدر شده است که نه دیگر بوییــ ــ ــاس جـــانمـــــــازم را درک می کند

و نه گل های آبــ ــ ــی چادرم را آبیاری می کند

حتی تســـ ـــ ــ ـبیح اشک هایم گوشه ی صندوق خانه ی احساسِ بی رنگم خــ ـــ ـاکـــ ـــ ــــ ـــ فـــرامـــوشـــی می خورد

آهـ ـــ ـــ

رنگ بــی رنگیِ احساس

رنگ بــی رنگیِ مــ ــ ــرگـــــ ـــ ــ ـ است...

عـــاشـــ ــ ــ ــ ـورا می آید...

مثل هر سال

و من

می خواهم

بی رنگ ترین احساس را با سرخی خون شهادت رنگ کنم...

می خواهم با سبزی عبای پسر رسول الله قــ ــ ــ ــلب و دل و جـــانــ ــ ــم را منور کنم...

می خواهم باری دیگر ریه های احساس خاک خورده ام را از عطر یاس جانماز تـــ ــ ــرمـه ی آبــ ــ ــی رنگم زندگی ببخشم.

اشــ ــ ــک هایم

این دانه های تسبیح با معرفت را از انتهای صندوق خانه ی احساس بیرون خواهم کشید و با دریایی از شـــ ــ ــرمندگی از بی معرفت بودن این احساس خــ ــ ــاک خورده

جرعــ ــ ــه جرعــ ــ ــه

قطــ ــ ــره قطــ ــ ــره

دانــ ــ ــه دانــ ــ ــه

و ذکــ ــ ــر ذکــ ــ ــر

به دنیای سرخ شــ ـــ ــهادت پیوندشان خواهم داد...

دست هایم از همیشه خالی تر

پاهایم از همیشه سست تر

چشم هایم از همیشه گناهکارتر

و گوش هایم از همیشه ناشنواترند...

با این اعجوبه ی بی رنگ و آلوده روبه سویت می کنم و به امــیــ ــ ــ ــد وساطت مــ آ د رت، مقابل دیدگان به خون نشسته ات زانو خواهم زد و متوسل خواهم شد و چشــ ــ ــم انتظار یک نــ ــ ــیم نــ ــ ــگاه مهربانت می نشینم...

می شود همان گونه که به حُر نظر داشتی به من هم نظر کنی؟

گوشه چشم عنایتت را می شود صــ ــ ــدم ثــ ــ ــانیه ای سهم من کنی؟

می شود دست به ردای مطهرت ببرم و تو مرا تا آسمانم ببری؟

حق داری

اگر بگویی نمی شود...

اما امــ ـــــــ ــــــیدوارم

به کشتی نجات تو و به مهربانی خــــــــ ـــــــــــــــ ــــــــــــدا

 


91/8/21::: 11:20 ع
نظر()
  
پیامهای عمومی ارسال شده
+ دوستان عزیز به نظر شما کدام یک از لوگوهای زیر برای من مناسبتر است؟


+ نــــــــــه... آخرش اونی نشد که میخواستم... دنبال یه عکس پروفایل خوب میگشتم... آخرش اونی که میخواستمو پیدا نکردم... فعلا این عکس پروفایلمه... تا بعد خودم یکی طرح بزنم. *نظرتون چیه؟* * تـــــــــــــوجه: عکس عوض شد. مطابق نظر سنجی.*


+ *قالب وبلاگمو عوض کردم خوبه به نظرتون؟*


+ سلام.... خصوصیم *ویروسی* شده انگار... وا نمیشه... ببینین! :( *کــــــــــــــــــــــــــــــــــــمــــــــــــــــــــــــــــــــک*


+ *نکوهش دنیا:* در خیلی فیدها و مطالبی که در وبلاگها بیان میشوند *شکوه و شکایت از دنیا و بی وفایی آن است* و به اصطلاح نکوهش دنیا اما آخر دنیا که خودش بارها و بارها بی وفایی اش را به ما ثابت کرده است. خودش بارها و بارها با زبان بی زبانی گفته است *به من وابسته نشوید.* دیگر چه حاجت به نکوهش؟؟ به این دنیا به چشم یک *پل* نگاه کنید پلی برای رسیدن به *آخرتی* ماندگار و پایدار *همان آخرت وعده داده شده*


+ چتردیدگانت را به سوی دل زار و نزارم باز کن ببین این روزها *خالی* تر از همیشه ام خالی از رنگها و نیرنگ ها *پرم کن* که اگر تو پر کنی نه از رنگ و نیرنگ که از *یکرنگی و طراوت و معنویت* پر میکنی که اگر تو پر کنی ظرفیتم نامحدود میشود مدام میریزی و میریزی و میریزی بی آنکه پر شوم و سیر *این روزها چشمم به دنبال چتر دیدگانت می دود... دریابم*


+ دلم شاعـــــــــر شده امشــــــب میــــان حکمــــت و تقـــــدیر برای با تو بــــــودن دل، نمیـــــــشه لحـــــــظه ای هم سیـــــر شـب امشـــب با همــــه عشقــــش، به قلبــم هجـــمه آورده دلـــــم فانــــــوس می خــــــواهـــد به امیــــــــدی که برگـــــرده دلـــم آغــــوش می خــواهــــــد یه آغــــوشــی ز جنـــس نــور نبســـــــــتم جــا نمـــــــازم را، شـــدم امـــا مـــن از تـــــو دور


+ امروز *اولـــــــــــــین سالروز تولـــــــــد* پسر خوشکل آقای آل رضا (همون::حسام:: پیامرسان) بود حضور ایشون تولد آقا پسر گل گلابشون *سیـــــــــــد امیــــــــــر حســـــــــــــــام* رو تبریک میگم امیدوارم سرباز امام زمان باشن بزنین دست قشنگه رو تولد تولد تولدش مبارک ... مبارک مبارک تولدش مبارک


+ بارش *باران* نفس روح بخش پاییز هزار رنگ را بر تن گرما زده ی دیارمان دمید... اولین باران زیبای پاییزی نوید بارش رحمت بی پایان الهی را برایمان آورد و تن *تشنه* ی زمین را سیراب کرد... در دلهایمان مثل خاک *شوق زندگی* جوانه زد و در زلال قطرات باران *رنگین کمان* آرزوهایمان بین زمین آسمان پل کشید... *خدایا شکرت*


+ تــــــــــــــــــار *شــــــــــــــادی* پـــــــــــــــــود *غــــــــــــــــــم* می بافــــــــــم پیراهن *زنـــــدگـــــــــــــی* ام را... بدون نقش فقط *تـــــــــــــــار* فقط *پــــــــــــــــــــود* یکی *سفیـــــــــــــــــد* یکی *سیـــــــــــــــــــــــاه* می پیچمش دورم *گــــــــــــــــــــــرم می شوم* دیگر ســــــــــــــوز *دلــــــتنــــــــــگی* آزارم نمیدهد...