مردی از قبیله خثعم نزد رسول خدا آمد و گفت : «منفورترین کار نزد خداوند چیست ؟».فرمود : «شرک ورزیدن به خداوند» .پرسید : «پس از آن چیست ؟».فرمود : «بُریدن از خویشان» .پرسید : «پس از آن چیست ؟».فرمود : «امر به منکر و نهی از معروف» . [.عبداللّه بن محمّد ـ به نقل از امام صادق علیه السلام ـ]
لوگوی وبلاگ
 

آمار و اطلاعات

بازدید امروز :4
بازدید دیروز :15
کل بازدید :47414
تعداد کل یاداشته ها : 27
03/11/30
10:44 ع

کنار قبر مطهر خدیجه نشسته است، نوای قرآنش تا آن سوی قبرستان ابوطالب به گوش می رسد... مناجات می کند با خدای خودش و اشک امانش نمی دهد... انگار می کنی پیامبر در کنار مزار مطهرِ یار و یاورش خدیجه دربی از بهشت و راهی و یا راهی ملکوتی به سوی حق یافته است... آنجا را برای مناجات برگزیده...

خدا می داند چقدر دلتنگ خدیجه است... خدیجه ای که هر آنچه داشت برای خدمت به اسلام دریغ نکرد... حالا پیامبر با زبان روزه، زیر آفتاب سوزان عربستان، با چشم های گریان، با قلب خدایی و نورانی اش قبر خدیجه را شستشو می دهد و با نوای قرآنش روح او را آرامش می بخشد...چه صحنه ی زیبا و ملکوتی ایست این لحظه...

به این فکر می کنم... یعنی می شود کنار قبر من هم قرآن بخوانی؟ یعنی می شود با فاطمه ات بیایی و خودت راهی ام کنی؟

اصلا از گفتنش شرم دارم پدر... مرا ببخش... خیلی درخواست هایم زیاد شده... پر رویم کرده ای... بسکه مهربان بودی و هر چه گناه کردم و خدا بخشید و تو چشم پوشاندی پر رو شدم؛ هر روز درخواستی تازه از تو دارم... اصلا مگر تو پدر امتت نیستی؟ مگر می شود پدری بر سر مزار فرزندش نیاید؟ مگر می شود مادری نیاید؟ پس چه کسی رویم را ببندد و به پهلو بخواباند و برایم از خدا بخشش و آمرزش بطلبد؟... نه پدر... من از خواسته ام کوتاه نمی آیم...باید بیایی، منتظرت هستم....

کاش بیایی...


91/5/9::: 12:19 ص
نظر()
  
پیامهای عمومی ارسال شده
+ دوستان عزیز به نظر شما کدام یک از لوگوهای زیر برای من مناسبتر است؟


+ نــــــــــه... آخرش اونی نشد که میخواستم... دنبال یه عکس پروفایل خوب میگشتم... آخرش اونی که میخواستمو پیدا نکردم... فعلا این عکس پروفایلمه... تا بعد خودم یکی طرح بزنم. *نظرتون چیه؟* * تـــــــــــــوجه: عکس عوض شد. مطابق نظر سنجی.*


+ *قالب وبلاگمو عوض کردم خوبه به نظرتون؟*


+ سلام.... خصوصیم *ویروسی* شده انگار... وا نمیشه... ببینین! :( *کــــــــــــــــــــــــــــــــــــمــــــــــــــــــــــــــــــــک*


+ *نکوهش دنیا:* در خیلی فیدها و مطالبی که در وبلاگها بیان میشوند *شکوه و شکایت از دنیا و بی وفایی آن است* و به اصطلاح نکوهش دنیا اما آخر دنیا که خودش بارها و بارها بی وفایی اش را به ما ثابت کرده است. خودش بارها و بارها با زبان بی زبانی گفته است *به من وابسته نشوید.* دیگر چه حاجت به نکوهش؟؟ به این دنیا به چشم یک *پل* نگاه کنید پلی برای رسیدن به *آخرتی* ماندگار و پایدار *همان آخرت وعده داده شده*


+ چتردیدگانت را به سوی دل زار و نزارم باز کن ببین این روزها *خالی* تر از همیشه ام خالی از رنگها و نیرنگ ها *پرم کن* که اگر تو پر کنی نه از رنگ و نیرنگ که از *یکرنگی و طراوت و معنویت* پر میکنی که اگر تو پر کنی ظرفیتم نامحدود میشود مدام میریزی و میریزی و میریزی بی آنکه پر شوم و سیر *این روزها چشمم به دنبال چتر دیدگانت می دود... دریابم*


+ دلم شاعـــــــــر شده امشــــــب میــــان حکمــــت و تقـــــدیر برای با تو بــــــودن دل، نمیـــــــشه لحـــــــظه ای هم سیـــــر شـب امشـــب با همــــه عشقــــش، به قلبــم هجـــمه آورده دلـــــم فانــــــوس می خــــــواهـــد به امیــــــــدی که برگـــــرده دلـــم آغــــوش می خــواهــــــد یه آغــــوشــی ز جنـــس نــور نبســـــــــتم جــا نمـــــــازم را، شـــدم امـــا مـــن از تـــــو دور


+ امروز *اولـــــــــــــین سالروز تولـــــــــد* پسر خوشکل آقای آل رضا (همون::حسام:: پیامرسان) بود حضور ایشون تولد آقا پسر گل گلابشون *سیـــــــــــد امیــــــــــر حســـــــــــــــام* رو تبریک میگم امیدوارم سرباز امام زمان باشن بزنین دست قشنگه رو تولد تولد تولدش مبارک ... مبارک مبارک تولدش مبارک


+ بارش *باران* نفس روح بخش پاییز هزار رنگ را بر تن گرما زده ی دیارمان دمید... اولین باران زیبای پاییزی نوید بارش رحمت بی پایان الهی را برایمان آورد و تن *تشنه* ی زمین را سیراب کرد... در دلهایمان مثل خاک *شوق زندگی* جوانه زد و در زلال قطرات باران *رنگین کمان* آرزوهایمان بین زمین آسمان پل کشید... *خدایا شکرت*


+ تــــــــــــــــــار *شــــــــــــــادی* پـــــــــــــــــود *غــــــــــــــــــم* می بافــــــــــم پیراهن *زنـــــدگـــــــــــــی* ام را... بدون نقش فقط *تـــــــــــــــار* فقط *پــــــــــــــــــــود* یکی *سفیـــــــــــــــــد* یکی *سیـــــــــــــــــــــــاه* می پیچمش دورم *گــــــــــــــــــــــرم می شوم* دیگر ســــــــــــــوز *دلــــــتنــــــــــگی* آزارم نمیدهد...