سفارش تبلیغ
صبا ویژن
هرگاه خداوند، بنده ای را دوست بدارد، راهصواب و هدایتش را به او می نماید و به او توفیق فرمانبری ازخود می دهد . [امام علی علیه السلام]
لوگوی وبلاگ
 

آمار و اطلاعات

بازدید امروز :8
بازدید دیروز :8
کل بازدید :45496
تعداد کل یاداشته ها : 27
103/2/16
7:38 ع

لیله القدر است امشب... می خواهم پنجره های رو به سویت را یکی یکی باز کنم، می خواهم نسیم مهربانیت را بر صورتم حس کنم، می خواهم چشم هایم را ببندم... این چشم ها آلوده اند... این دست ها آلوده اند... این پاها نیز... وجودم لیاقتت را ندارد... چه دارم که بیاورم به پیشگاهت؟... چه رویی دارم که چشم بگشایم؟ این جسمم که دیگر خیلی فاسد شده، ذره ای از روحم سالم مانده ، آنهم که عشق مادرمان(1) نگذاشت فاسد شود... با همان یک تکه ی روحم پیشت می آیم. من که منی نیستم.

همان یک تکه ی روحم و تو و سجاده ای که بوی یاس می دهد...

می خواهم به حرف هایم گوش بدهی... می دانم که می دانی با چه دل شکسته ای میهمانت کرده ام... حالا که آمده ای به میهمانی دلم کاش میزبان خوبی باشم(2)... کاش به اندازه ی یک دریا تسبیح زلال برایت حرف بزنم...

حرف هایم را گوش بده... من را نبین... همان یک تکه ی نورانی را نگاه کن. می دانم دلت نمی آید به آن یک تکه با خشم نگاه کنی... می دانم دلت نمی آید از آن یک تکه روی برگردانی... می دانم دلت نمی آید آن یک تکه را به آغوش نکشی... می دانم آرامم می کنی مثل همیشه... پروردگار عزیزم... خودت که می دانی این یک تکه هیچ کس را جز تو ندارد. اصلا اگر می دانی به نفعم است خودت آن تکه ی آلوده ی دیگری که به آن تکه ی نورانی ام متصل است بِکَن و دور بینداز... من خودم زور ندارم... دست هایم، پاهایم، چشم هایم و حتی زبانی که دارم به واسطه ی آن با تو حرف می زنم آلوده ست. فقط یک تکه ی نورانی کوچک در بعد روحانی وجودم دارم...

امشب حداقل به درد دل این یک تکه گوش کن...

می شنوی خدا؟

آن یک تکه از این دنیا خیلی خسته ست... خیلی...

 

پی نوشت:

(1) مادر همه ی ما بی بی فاطمه الزهرا(س) ست... خدا کند قدرش را بدانیم و لیاقت فرزندیش را کسب کنیم.

(2) خدا خودت گفته ای تو میهمان دلهای شکسته ای... در میزبان بودن که حرف نداری، خدا کند از خجالتت در بیاییم... البته باز هم انتظاری بیجاست چون آنقدر ناچیزیم که...

مضطر نوشت:

در تک تک لحظات خدایی شدنتان فراموشم نکنید....


91/5/17::: 9:6 ع
نظر()
  
پیامهای عمومی ارسال شده
+ دوستان عزیز به نظر شما کدام یک از لوگوهای زیر برای من مناسبتر است؟


+ نــــــــــه... آخرش اونی نشد که میخواستم... دنبال یه عکس پروفایل خوب میگشتم... آخرش اونی که میخواستمو پیدا نکردم... فعلا این عکس پروفایلمه... تا بعد خودم یکی طرح بزنم. *نظرتون چیه؟* * تـــــــــــــوجه: عکس عوض شد. مطابق نظر سنجی.*


+ *قالب وبلاگمو عوض کردم خوبه به نظرتون؟*


+ سلام.... خصوصیم *ویروسی* شده انگار... وا نمیشه... ببینین! :( *کــــــــــــــــــــــــــــــــــــمــــــــــــــــــــــــــــــــک*


+ *نکوهش دنیا:* در خیلی فیدها و مطالبی که در وبلاگها بیان میشوند *شکوه و شکایت از دنیا و بی وفایی آن است* و به اصطلاح نکوهش دنیا اما آخر دنیا که خودش بارها و بارها بی وفایی اش را به ما ثابت کرده است. خودش بارها و بارها با زبان بی زبانی گفته است *به من وابسته نشوید.* دیگر چه حاجت به نکوهش؟؟ به این دنیا به چشم یک *پل* نگاه کنید پلی برای رسیدن به *آخرتی* ماندگار و پایدار *همان آخرت وعده داده شده*


+ چتردیدگانت را به سوی دل زار و نزارم باز کن ببین این روزها *خالی* تر از همیشه ام خالی از رنگها و نیرنگ ها *پرم کن* که اگر تو پر کنی نه از رنگ و نیرنگ که از *یکرنگی و طراوت و معنویت* پر میکنی که اگر تو پر کنی ظرفیتم نامحدود میشود مدام میریزی و میریزی و میریزی بی آنکه پر شوم و سیر *این روزها چشمم به دنبال چتر دیدگانت می دود... دریابم*


+ دلم شاعـــــــــر شده امشــــــب میــــان حکمــــت و تقـــــدیر برای با تو بــــــودن دل، نمیـــــــشه لحـــــــظه ای هم سیـــــر شـب امشـــب با همــــه عشقــــش، به قلبــم هجـــمه آورده دلـــــم فانــــــوس می خــــــواهـــد به امیــــــــدی که برگـــــرده دلـــم آغــــوش می خــواهــــــد یه آغــــوشــی ز جنـــس نــور نبســـــــــتم جــا نمـــــــازم را، شـــدم امـــا مـــن از تـــــو دور


+ امروز *اولـــــــــــــین سالروز تولـــــــــد* پسر خوشکل آقای آل رضا (همون::حسام:: پیامرسان) بود حضور ایشون تولد آقا پسر گل گلابشون *سیـــــــــــد امیــــــــــر حســـــــــــــــام* رو تبریک میگم امیدوارم سرباز امام زمان باشن بزنین دست قشنگه رو تولد تولد تولدش مبارک ... مبارک مبارک تولدش مبارک


+ بارش *باران* نفس روح بخش پاییز هزار رنگ را بر تن گرما زده ی دیارمان دمید... اولین باران زیبای پاییزی نوید بارش رحمت بی پایان الهی را برایمان آورد و تن *تشنه* ی زمین را سیراب کرد... در دلهایمان مثل خاک *شوق زندگی* جوانه زد و در زلال قطرات باران *رنگین کمان* آرزوهایمان بین زمین آسمان پل کشید... *خدایا شکرت*


+ تــــــــــــــــــار *شــــــــــــــادی* پـــــــــــــــــود *غــــــــــــــــــم* می بافــــــــــم پیراهن *زنـــــدگـــــــــــــی* ام را... بدون نقش فقط *تـــــــــــــــار* فقط *پــــــــــــــــــــود* یکی *سفیـــــــــــــــــد* یکی *سیـــــــــــــــــــــــاه* می پیچمش دورم *گــــــــــــــــــــــرم می شوم* دیگر ســــــــــــــوز *دلــــــتنــــــــــگی* آزارم نمیدهد...